استراتژیستهای نظامی چین صادرات تسلیحات به ایران را به عنوان راهی برای قادر ساختن این کشور برای مقابله با آمریکا در منطقه عنوان میکنند. بنابراین سپاه میتواند تهدیدات بزرگتری را علیه آمریکا ایجاد کند.
سرویس جنگ نرم مشرق- توافقهستهای و فصل جدید روابط ایران با دیگر کشورهای جهان از زمان شکلگیری این توافق، به یکی از بحثهای جدی اندیشکدهها و مراکز مطالعاتی تبدیل شده است. در یکی از جدیدترین تحقیقات مربوطه، بخش مطالعاتی - تحقیقاتی دانشگاه دفاع ملی وابسته به ارتش آمریکا، گزارشی تحت عنوان «بروز مشکلات بدون اتحاد: روابط ایران و چین پس از توافق هستهای» منتشر کرده است.
گزارش دانشگاه دفاع ملی آمریکابا عنوان: بروز مشکلات بدون اتحاد: روابط ایران و چین پس از توافق هستهای
دانشگاه دفاع ملی، همکاری نظامی پیشرفته چین و ایران را دارای چالش پیچیده و خطرناک بری آمریکا میداند و با ارائه تاریخچه این همکاری نظامی، نوشت: «در این رابطه، لازم است تا بافت تاریخی این موضوع را بشناسیم. در دهه 1980 و اوایل دهه 1990، چین و ایران دست به توسعه همکاری مهمی در بخش تسلیحات زدند که در آن چین هواپیماهای جنگی پیشرفته، تانک، رادار، موشک کروز، شناورهای گشتی، و دیگر سلاحها را در اختیار ایران گذاشت. بسیاری از این سامانهها در جنگ هشتساله ایران با عراق مورد استفاده قرار گرفت. جان گارور کارشناس مسائل چین در مقالهای تحت عنوان "امنیت انرژی چین" استدلال میکند که چین نه تنها تحت تأثیر ملاحظات منفعتطلبانه قرار گرفته بود، بلکه به دنبال این بود تا ایران را تبدیل به خاکریزی توانمند علیه هژمونی منطقهای آمریکا کند. این امر در فروش سلاحهای چین مشهود بود که میتوانست نیروهای آمریکایی را هدف قرار دهد، همانند موشکهای ضد کشتی. با این حال، گارور همچنین بیان میدارد که چین مجبور بود تا بین فروش سلاحهای خود و این نیاز مستمر توازن ایجاد کند تا روابط مثبت با واشنگتن را حفظ کند، عاملی که همکاری چین در حوزههای موشک بالستیک و هستهای را محدود کرده بود».
این مرکز تحقیقاتی آمریکایی در ادامه به سابقه همکاری نظامی ایران و چین پرداخت که به دهه 2000 میرسد و این همکاری را به دلیل تحریمهای سازمان ملل و آنچه "نگرانی بینالمللی" در مورد برنامه هستهای ایران مینامد، رو به زوال تعریف کرد: «قطعنامههای به تصویبرسیده در شورای امنیت سازمان ملل با حمایت چین، همکاری با صنایع موشکی بالستیک و هستهای ایران را ممنوع کرد و در سال 2010 با قطعنامهای که صادرات سلاحهای متداول اصلی به ایران را ممنوع میکرد، گسترش یافت. این سلاحها شامل تانک، سامانههای توپخانهای کالیبر بزرگ، هواپیماهای جنگی، برخی ناوهای دریایی و موشک با برد حداقل 25 کیلومتر بود. این قطعنامه همچنین تحریمهایی را علیه مقامات مختلف نظامی ایران، شرکتهای اسلحهسازی، و نهادهای مالی ایجاد کرد. این امر به طور مؤثر حمایت زیاد چین از سپاه پاسداران را از بین برد. تعامل نظامی در درجه بالا، که در دهههای 1980 و 90 به کرار وجود داشت، در دهه 2000 از هم پاشید، اما در چند سال گذشته از سر گرفته شده است».
این گزارش سپس به موضوع برجام میپردازد که اجازه ازسرگیری صادرات سلاح چین به ایران را با برداشتن تحریم سلاح سازمان ملل میدهد و جدولی از سلاحهایی که احتمال دارد چین به ایران بفروشد، منتشرکرده است: «تأییدیه شورای امنیت سازمان ملل برای انتقال سلاحهای متداول اصلی برای 8 سال مورد نیاز است، هرچند که چین میتواند به عنوان عضو دائم شورای امنیت سعی کند به نفع آن رأی بدهد. جدول زیر نشان میدهد که معامله هستهای چطور بر فروش سامانههای فروختهشده چین به ایران در یک دهه پیش از اعمال تحریمهای 2010 تأثیر گذاشته است. به طور کلی، بازفروش اکثر این سامانهها نیازمند تأییدیه شورای امنیت سازمان ملل خواهد بود، هرچند ارائه موشکهای کوتاهبرد همچون افال 8 احتمالاً بدون رأیگیری مجاز خواهد بود».
سامانه
توضیح
برد
سالهای انتقال
فروش تحت برجام
C-802
موشک ضدکشتی
120 کیلومتر
2012ـ1994
نیازمند تأییدیه شورای امنیت برای 8 سالِ نخستِ برجام؛
پس از آن بدون محدودیت
Type-86
نفربر زرهپوش
ــ
2011ـ1997
نیازمند تأییدیه شورای امنیت برای 8 سالِ نخستِ برجام؛
پس از آن بدون محدودیت
TL-10/FL-8
موشک ضدکشتی
18 کیلومتر
2002
مجاز (حداکثر برد زیر 25 کیلومتر)
C-704
موشک ضدکشتی
45 کیلومتر
2003
نیازمند تأییدیه شورای امنیت برای 8 سالِ نخستِ برجام؛
پس از آن بدون محدودیت
C-801
موشک ضدکشتی
40 کیلومتر
2004
نیازمند تأییدیه شورای امنیت برای 8 سالِ نخستِ برجام؛
پس از آن بدون محدودیت
QW-11
موشک قابلحمل سطح به هوا
5 کیلومتر
2005
نیازمند تأییدیه شورای امنیت برای 8 سالِ نخستِ برجام؛
پس از آن بدون محدودیت
جدول اطلاعات و شرایط فروش سلاحهای چین به ایران پس از برجام
دانشگاه ارتش آمریکا در ادامه به احتمال اینکه سلاحهای پیشرفتهتر چین در اختیار ایران قرار بگیرد، نوشت: «برای نمونه، چین میتواند موشکهای کروز پیشرفته یا تخصصهای فنی را به ایران انتقال دهد که میتواند ایران را قادر سازد تا تولید داخلی موشکهای کروز ضد کشتی یا زمینی خود را بهبود بخشد. رسانههای چین همچنین صحبتهایی در خصوص احتمال فروش هواپیمای جنگی فایربرد جی10 به ایران به میان آوردهاند. سامانه دیگر میتواند شناور موشکانداز هوبی باشد، که چین در نظر دارد آن را به پاکستان بفروشد. باتوجه به گرایشهای مثبت اخیر در توسعه روابط ناوی ایران و چین، این امر میتواند انتخابی منطقی باشد. چین همچنین میتواند همکاری خود با ایران را در زمینههایی چون سامانههای هواپیماهای بدون سرنشین، سامانههای فضایی یا ضدفضایی، قطعات دفاع موشکی، یا توانمندیهای جنگافزار الکترونیک بهبود بخشد. با این حال، فروش اکثر این سامانهها، اگر نه تمامی آنها، برای 8 سالِ نخستِ برجام نیازمند رأی شورای امنیت سازمان ملل است».
این مرکز تحقیقاتی آمریکایی سپس به پیامدهای فروش سلاحهای چین به ایران که برای آمریکا منفی خواهد بود، پرداخت: «سلاحهای چین میتواند تهدیدات ضد دسترسی، ممانعت منطقهایِ(A2/AD) حاصل از ایران را تشدید کند. این امر به توانمندی تهران در پیچیده کردن یا جلوگیری از مداخله نظامی آمریکا در صورت بروز بحران اشاره دارد. چین در کمک به توسعه سامانههای A2/AD ایران موضع محکمی خواهد داشت، چرا که پکن بر توسعه توانمندیهای مورد نیاز برای به چالش کشاندن نیروهای مداخلهگر آمریکا، به ویژه در مورد بروز بحران در تنگه تایوان، تمرکز کرده است. برای نمونه، موشکهای کروز ضدناو پیشرفتهتر یا کشتیهای موشکاندازِ سریع میتوانند این امکان را به سپاه پاسداران بدهند تا تهدیدات بزرگتری را برای انتقال نیروهای دریایی آمریکا به تنگه هرمز ایجاد کنند. توانمندیهای قویتر میتواند ایران را تشویق کند تا دست به رزمایشهای تحریککنندهتر بزند که صراحتاً نیروهای آمریکا را هدف قرار میدهد. در فوریه 2015، نیروهای ایران ماکت یک ناو هواپیمابر آمریکایی را نابود کردند، در حالی که در دسامبر 2015، ایران دست به شلیک آزمایشی یک موشک در 1500 یاردی ناو هواپیمابر آمریکایی هری ترومن در تنگه هرمز زد. حمایت چین میتواند منجر به استمرار یا گسترش چنین فعالیتهایی شود».
این گزارش در همین رابطه میافزاید: «ایران همچنین میتواند از حمایت چین استفاده کند تا دست به تولید موشکهایی بزند که میتواند اهداف آمریکایی دورتری را هدف قرار دهد، همانند تأسیسات نظامی در جزیره دیگو گارسیا. چین متعهد به رعایت دستورالعمل نظام کنترل فناوری موشکی است که انتقال قطعات و فناوریهایی که میتواند در موشکهای کروز و بالستیک دوربرد استفاده شود را محدود میکند، با این حال تبعیت آن از تعهداتش گاهی اوقات مشکلساز بوده است».
دانشگاه ارتش آمریکا: موشکهای کروز ضدناو پیشرفتهتر یا کشتیهای موشکاندازِ سریع میتوانند این امکان را به سپاه پاسداران بدهند تا تهدیدات بزرگتری را برای انتقال نیروهای دریایی آمریکا به تنگه هرمز ایجاد کنند
دانشگاه دفاع ملی، چالش دیگر فروش سلاح چین به ایران را احتمال در اختیار قراردادن این سلاحها به گروههای مقاومت در منطقه غرب آسیا دانست: «تهران میتواند دست به بازصادرات سلاح به دیگر کشورها بزند، به ویژه به نظام بشار اسد در سوریه، که میتواند طبیعتاً علیه نیروهای ائتلافی یا آمریکایی استفاده شود. ایران میتواند همچنین این سلاحها را به گروههای مانند حزبالله در لبنان یا حماس در سرزمینهای فلسطینی انتقال دهد که ممکن است از آنها استفاده کنند. به همین سان، تهران میتواند سلاحهای ساخت چین را در اختیار شبهنظامیان شیعی در عراق قرار دهد که به دنبال تضعیف نخستوزیرِ طرفدار آمریکا، حیدر العبادی، هستند. هر یک از این پیامدها میتواند منجر به بیثباتی سیاسی و نظامی منطقه شود».
این مرکز تحقیقاتی آمریکایی سپس به انتخاب سخت رهبران چین اشاره میکند و پاسخ به این سوال که تا چه اندازه رابطه تسلیحاتی با ایران را احیا کنند؟: « از یک طرف، مقامات وزارت خارجه چین احتمالاً علیه ازسرگیری فروش سلاح بحث خواهند کرد، چرا که این امر میتواند بیجهت روابط چین با آمریکا و دولتهای منطقه، همچون اسرائیل، عربستان، و ترکیه، را پیچیده کند. از طرف دیگر، ارتش آزادیبخش خلق و شرکتهای اسلحهسازی چین میتوانند در حمایت از فروش سلاح دست به لابیگری بزنند. همانند گذشته، برخی استراتژیستهای نظامی چین میتوانند صادرات اسلحه را به عنوان راهی برای قادر ساختن ایران جهت مقابله مؤثرتر با هژمونی آمریکا در منطقه قلمداد کنند. تاجران چینی اسلحه، به نوبه خود، ممکن است تمایلی به از دست دادن چنین فرصت بازاریِ مهمی نداشته باشند و موضع چین به عنوان یکی از بزرگترین صادرکنندگان اسلحه را حفظ کنند».
دانشگاه ارتش آمریکا در پایان، برای مقابله با فروش سلاحهای چینی به ایران، پیشنهاداتی را به حکومت آمریکا میدهد: «آمریکا باید فعالانه به کاهش چنین خطرهایی اقدام ورزد. برای شروع، واشنگتن باید با همپیمانان خود مانند انگلیس و فرانسه در شورای امنیت سازمان ملل کار کند تا مانع رأی دادن به فروش سلاحهای متداول اصلی به ایران در 8 سالِ نخستِ توافق هستهای شود. دوم، آمریکا باید قویاً تحریمهای باقیمانده علیه ایران را به اجرا درآورد، که میتواند شامل جرائمی برای شرکتهای چینیای باشد که برخلاف قانون تحریمهای ایران و نیز قانون کاهش تهدید ایران و حقوق بشر سوریه عمل میکنند. به علاوه، آمریکا باید چین را تشویق کند تا از فروش سلاحهای پیشرفته به ایران خودداری کند، ازجمله آنهایی که میتوانند ایران را قادر سازند تا توانمندی خود در تهدید حمل و نقل دریایی در تنگه هرمز را افزایش دهد. باید چنین استدلال شود که چنین فروشهایی میتواند ایران را در اجرای یک سیاست خارجیِ بیپرواتر تشویق کند، که میتواند اعتبار تأمین نفت چین را به خطر بیندازد و منافع مرزی چین در ثبات منطقهای را تهدید کند. واشنگتن همچنین باید همپیمانان منطقهای خود، ازجمله اسرائیل، عربستان، و ترکیه، را تشویق کند تا از پکن چنین مطالباتی داشته باشند».
سلام دوستان وسروران عزیز
به وبلاگ خودتان خوش آمدید امیدوارم لحظات شادی داشته باشید لطفا پس از خواندن و مشاهده هر مطلب نظرات خود را مرقوم فرمایید. متشکرم